جدول جو
جدول جو

معنی خشک خفه - جستجوی لغت در جدول جو

خشک خفه
(خُ خُ فَ / فِ)
قحاب. سرفۀ خشک. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خش خشه
تصویر خش خشه
خش خش، صدای حرکت خفیف دو چیز بر روی یکدیگر مانند کاغذ، برگ خشک و پارچۀ آهاردار
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
خاکپوش و هر چیزی که در خاک بخوابانند چون گوشت بعضی از حیوانات که بوی ناخوش داشته باشد مثل ماهی و مانند آن. (از آنندراج) :
بفرمود تا مطبخی در نهفت
نهد لفچه و آن را کند خاک خفت.
نظامی (ازآنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خُ تَ رَ / رِ)
سبزی وقتی که خشک کرده باشند. سبزی خشک. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
خار خشک، آهنی که در بیابان در راه دشمن ریزند تا مانع از عبور سوار و پیاده گردد. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
بدخوی، متکبر. (یادداشت بخط مؤلف) : و بدخوی و متکبر و خشک خوی و جلد باشند و صناعتها خوب کنند و بسیارخواب نباشند
لغت نامه دهخدا
(خُ دَرْ رِ)
نام ناحیه ای است به بیرون بشم از قسمتهای کلارستاق مازندران. (از مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی صفحۀ 107). در فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 چنین آمده است: دهی است از دهستان بیرون بشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر، واقع در 14 هزارگزی باختر شوسه مرزان آباد بکلاردشت. این ده در کوهستان قرار دارد با آب و هوای معتدل
لغت نامه دهخدا
(خُ شُ دَ / دِ)
از آب افتاده. بدون رطوبت شده. از نم افتاده.
یکی بگفت نه مسواک خواجه گنده شده است
که این سکاله و گوه سگ است خشک شده.
عماره
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
جفّت
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
Dehydrated
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
déshydraté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
خشک شده، نوعی نفرین است
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بیرون بشم نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
disidratato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
обезвоженный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
dehydriert
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
зневоднений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
odwodniony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
脱水的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
desidratado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
জলশূন্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
خشک ہو چکا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
deshidratado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
kavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
susuz kalmış
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
탈수된
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
מיובש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
निर्जलित
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
terdehidrasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
ขาดน้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
gedehydrateerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خشک شده
تصویر خشک شده
脱水した
دیکشنری فارسی به ژاپنی